انتظارات تورمی و احتکارهای باورنکردنی در ایران
سلام علیکم
یکی از دلایل مهم تورم، انتظارات تورمی است که در کشور ما تاثیر هولناکی بر احتکار و کنز می گذارد.
مقالات و تحقیقات انتظارات تورمی در قالب انتظارات عقلایی و انتظارات تطبیقی بارها برنده جوایز نوبل شدند.
برای آشنایی بیشتر با انتظارات تورمی، یادداشت زیر خالی از لطف نیست:
https://b2n.ir/a78945
انتظارات تورمی موجب احتکار و گران فروشی در جانب عرضه اقتصاد
و قیمت پذیری و کاهش حساسیت جانب تقاضا می شود.
سه پیشنهاد کم هزینه
سخنرانی مسولان به شدت به مشکلات انتظارات تورمی دامن می زند و حل مسایل مدیر عمل گرا می خواهد.
در شرایط انتظارات تورمی
احتکار و گران فروشی، فوق العاده افزایش می یابد. احتکارهایی در ایران اتفاق می افتد که باور کردنی نیست.
به سه جنبه عجیب اقتصاد ایران دقت کنید:
🔹۱. دلارهای کنز و احتکار شده
طبق تخمین ها بیش از ۴۰ میلیارد دلار خانگی در ایران هست. دلارهایی که اغلب صاحبان شان تحت تاثیر انتظارات تورمی می خرند و تحت تاثیر وسوسه دشمن، به سیستم بانکی اعتماد نمی کنند. حساب ارزی باز نمی کنند و در متکا نگه می دارند.
اگر دولت با ابزارهای عملی، جذب ۱۰% این دلارهای خانگی در سیستم بانکی را هدف گذاری کند. تاثیر زیادی بر التهاب بازار می گذارد.
در ادامه با نرخ ذخیره قانونی معقول می تواند تا ۲ میلیارد دلار خلق پول کم مخاطره انجام دهد.
هر چند دو نفر از روسای بانک مرکزی در گذشته سعی کردند این کار را انجام بدهند ولی این سیاست سخت نیست.
به قول شهید سپهبد سلیمانی فرصتی که در تهدیدها هست در خود فرصت ها نیست.
الگوی تعمیم این راهکار با بازشناسی شیوه جنگ ترکیبی در مهرماه۱۴۰۱ آسان تر می شود.
این سیاست کم هزینه با ابزارهای تشویقی چند پیامد دارد.
۱.۱. تاثیر زیادی بر نرخ مبادله می گذارد و تنش ها را می کاهد.
۱.۲. با جامعه شناسی بسیاری از سفته بازان بازار ارز، با اولین موفقیت های طرح، سیل عظیمی از دلارهای خانگی راهی فروش یا پس انداز بانکی مطمئن سودآور می شود.
۱.۳. کشور از فزونی نرخ استهلاک از سرمایه گذاری در رنج شدید است.
این منابع و خلق پول ارزی ثانوی بانک ها و ضمانت های بانکی مبتنی بر این منابع می تواند صرف واردات ماشین آلات بهره ور صنعتی و نوسازی خطوط صنعتی شود.
۱.۴. بر کاهش هزینه تولید ناشی از دلاریزه کردن گذشته به طور محسوس تاثیر می گذارد و هزینه تولیدکنندگان ایرانی را می کاهد و ریال تقویت می شود.
🔹۲. احتکار واحدهای مسکونی
بیش از ۲ تا ۲.۵ میلیون واحد مسکونی خالی در ایران است.
تهران و لندن تقریبا جمعیت مشابه دارند ولی تهران ۱۰ برابر آپارتمان خالی دارد.
مدیری را در نظر بگیرید که فقط سخنرانی می کند و با اظهارات نابخردانه به تورم اجاره بها و خرید دامن می زند. در مقابل مدیر عمل گرایی که رنج مردم بر او گران است و با مشورت و جدیت شبانه روزی، اقدامات موثر انجام می دهد.
فرض کنید در سال ۱۴۰۲ حدود ۲۵۰ هزار ازدواج در کشور داشته باشیم.
به جای سیاست وام و اعتبار کمک ودیعه مسکن مستاجران که برای خود مستاجران و سایر بخش ها تبعات دارد.
اگر مدیر عمل گرا : زیر بار بردن ۱۰ تا ۱۵٪ واحدهای خالی از سکنه و کلید نخورده یا احتکار شده را هدف گذاری کند بخش مهمی از تورم مسکن سال جاری برطرف می شود. کاری که سخت نیست. نه تنها هزینه ندارد بلکه سود مالیاتی هم دارد و به هیچ وجه با سخنرانی و دستور به کف قیمت و سقف قیمت حل نمی شود.
اقتصاد فرایند تعدیل کننده دارد و تغییر در فشار تقاضا یا عرضه و تقاضای یک منطقه تهران بر کل کشور اثر می گذارد.
تورم خرید و اجاره بها چند عامل دارد و زیر بار بردن واحدهای خالی بر متغیرها اثر می گذارد
ولی مدیران به جای عمل گرایی موثر و سنجیده، با سخنرانی و مصوبه های بی ضمانت و اعمال سقف قیمت های فروش و اجاره و سیاست وام دهی، به مشکلات دامن می زنند و هر روز به احتکار واحدهای خالی اضافه می شود.
🔹۳. احتکار مواد غذایی و کالاهای ضروری مردم
بخشی از بنک داران و دلالان، راحت تر از آنچه فکرش را بکنید در اسفندماه توافق می کنند که ۱۵ فروردین ۳۰٪ روی قیمت اجناس بگذارند.
به سادگی برای احتکار و افزایش قیمت توافق می کنند و مردم را خون به جگر می کنند.
این رویدادها در وضعیت انتظارات تورمی و بی حسابی ناظران عادی است.
برخورد قاطع با جرایم سنگین برای محتکران وظیفه مهم مسولین، سازمان تعزیرات و قوه قضاییه است. کنترل زنجیره قیمت محصول نهایی هم ضرورت دارد و می توان مشخص کرد که تورم را در کدام مرحله بارگرفته است.
هیچ کدام از موارد پیشنهاد شده به معنای سخنرانی مسولین یا وضع کف قیمت و سقف قیمت نیست.
از رحمت خدا دور باد مسولی که با سخنان و مصوبات نابخردانه باعث آشفتگی بشود و زندگی میلیون ها نفر را تحت شعاع قرار دهد.
مبارزه با احتکارهای سه گانه ابزارهای جدی تشویقی و تنبیهی خود را در اقتصاد دارد.
به پیوست های فرهنگی هم نیاز دارد ولی به شکلی متفاوت از آنچه عمل می کردیم باید انجام شود.