نکات مهمی درباره ربا
* ربا یکی از مهمترین راههای فلج کردن بازارهای پرخیر و برکت اسلامی است. متاسفانه برخی از مردم با وسوسه شیطان ملعون، اسامی و نامهای شیوا برای آن انتخاب میکنند، مثلا از آن به عنوان «دردانه» یاد میکنند و غافلند که اگر پرده از جلوی چشمها برداشته شود، چقدر به هم ستم میکنند و خشم خدای متعال را میخرند. احکام خداوند متعال بر پایه مصالح و مفاسد مشخصی شکل گرفته است و با تغییر عنوان؛ ماهیت آنها تغییر نمیکند.
* مسئله حیله برای فرار از احکام الهی و مشروع جلوه دادن بهره، موضوع جدیدی نیست. حیلههای بنیاسرائیل برای اینکه گرفتار عذاب الهی نشوند و شهوت دنیاپرستی خود را اشباع کنند، در قرآن کریم مطرح شده و خداوند آنها را نکوهش مینماید.[i]
* نرخ بهره در عصر حاضر همان رباست که همه ادیان الهی به ویژه اسلام تحریم کردهاند. بهره گرفتن در تولید و تجارت، از موسسات حقوقی و از دولت همچون بهره از تهیدستان و اشخاص حقیقی همگی حرام است.
* نرخ بهره هیچ ضرورت و مصلحتی ندارد، بلکه ضرورت و مصلحت در تغییر آن است، قرآن کریم میفرماید: «ای کسانی که ایمان آوردهاید، از خدا بترسید و آنچه از ربا باقی مانده رها کنید، اگر ایمان دارید.» [ii]
* ربا واقعی، حیله و راه گریز ندارد. مواردی که به نظر عالمان مجاز شده، در واقع راهکارهایی با توجه به مصالح و مفاسد ذکر شده روایی است و مرزهای شناخت موضوع ربا را نشان میدهد. شهید مطهری(ره) در توضیح روایات و فتاوا فرمودند: یکی از ملاک های حرمت ربا «ظلم» است. خداوند هم به آن اشاره فرموده: «لا تَظْلِمُونَ وَ لا تُظْلَمُونَ»[iii] و «لا تَأْکُلُوا الرِّبَوا أَضْعافاً مُضاعَفَةً»[iv] ... در این آیات قبح ظلم ربا مطرح میشود و مورد تصریح قرآن کریم است و چون با حیلههای ربا، این ظلم برداشته نمیشود، پس به طور قطع این حیلهها صحیح نیستند. روایاتی که دال بر جواز حیله هستند اگر توجیه نشوند، معارض با قرآن است و قابل عمل نیست و ما در این رای، برخلاف فقها فتوا ندادهایم، زیرا نزد فقها مسلم است روایاتی که معارض با صریح قرآن باشد مطروحه بوده (کنار رفته و) معتبر نیست. تنها استنباط ما کشف تعارضی است که برای برخی از دیگران پوشیده بوده است.[v]
* امام خمینی(ره) و آیت ا... نوری همدانی در این باره فرمودهاند:
اگر خدای متعال، ربا را به خاطر ظلم، فساد و ترک تجارت حرام کند، سپس همه اقسام آن را با تغییر جزیی در عنوان که ماهیت فساد انگیز ربا را تغییر نمیدهد بخواهد حلال کند، در واقع دچار تناقض میگردد و لغویت در جعل احکام الهی پیش میآید و خداوند متعال کار لغو و متناقض انجام نمیدهد.[vi]
کسانی که سعی میکنند ربا را تنها با تغییر عنوان و اسمشان، حلال کنند باید بدانند اگر حیله، به این آسانی باعث جواز رباخواری میشد، چرا رسول خدا(ص) که پیامبر رحمت بود، این موارد را به مسلمانان نیاموخت تا بدین وسیله امت خویش را از گرفتاری در حرامی که اعلان جنگ با خدا و رسول(ص) شمرده میشود باز دارد.[vii]
آیا بر رسول خدا روا نبود این حیلهها را یاد دهد تا مردم گرفتار گناهی که هفتاد بار از زنا با محارم بزرگتر است حفظ شوند. رسول اکرم(ص) برخلاف این تسامحها به فرماندار مکه مینویسد: «اگر رباخواران دست از رباخواری بر نداشتند، با آنان جنگ کن».[viii] اگر ربا به کمک حیله به سادگی همین مثالها جایز میشد و تنها نیاز به یک ضمیمه،... و یا تغییر الفاظ بود، چه حاجتی به جنگ و ریختن خون و جهاد مسلمانان بود؟ بلکه بر رسول خدا(ص) لازم بود که به خاطر حفظ خون مسلمانان، روش حیله را به آنان بیاموزد.
امام علی(ع) فرمودند: «به خدا قسم، جریان ربا در این امت، از راه رفتن مورچه بر سنگ سیاه مخفیتر است.»[ix]
این مسایل برای نظام سازی در کشور ما بسیار مهم است.
[i] - سوره اعراف،آیات163تا166/ تفسیر مجمع البیان، ج2 ، ص491
-[ii] سوره بقره، آیه278 ، «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ذَرُوا ما بَقِیَ مِنَ الرِّبا إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنینَ»
[iii] -سوره بقره، آیه279
[iv] - سوره آل عمران، آیه130
[v] - نظام اقتصاد اسلامی، ربا قرض، ص240، به نقل از شهید مطهری، ربا بانک بیمه، صص237-241
-[vi] درباره ربا، ص71
[vii] -اشاره به سوره بقره، آیه۲۷۹ «فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ إِنْ تُبْتُمْ فَلَکُمْ رُؤُسُ أَمْوالِکُمْ لا تَظْلِمُونَ وَ لا تُظْلَمُونَ» و گفتار امام خمینی،کتاب البیع، ج2، ص409
[viii] -تفسیر نمونه، ج۲، ص۳۷۴ ذیل آیه ۲۷۹ سوره بقره ؛ به نقل از الدرالمنثور، ج۲، ص۱۰۷
[ix] -الکافی، ج۵، ص۱۵۰،أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ(ع) یَقُولُ عَلَى الْمِنْبَرِ «یَا مَعْشَرَ التُّجَّارِ الْفِقْهَ ثُمَّ الْمَتْجَرَ الْفِقْهَ ثُمَّ الْمَتْجَرَ الْفِقْهَ ثُمَّ الْمَتْجَرَ وَ اللَّهِ لَلرِّبَا فِی هَذِهِ الْأُمَّةِ أَخْفَى مِنْ دَبِیبِ النَّمْلِ عَلَى الصَّفَا شُوبُوا أَیْمَانَکُمْ بِالصِّدْقِ التَّاجِرُ فَاجِرٌ وَ الْفَاجِرُ فِی النَّارِ إِلَّا مَنْ أَخَذَ الْحَقَّ وَ أَعْطَى الْحَقَّ»»