راه نجات از میان گناه و پلیدی
با سلام و احترام:
آیا میدانید همه در زندگی مورد آزمایش قرار میگیریم؟ آزمایشها فردی و گروهی هستند. وسیلة آزمایش نیز به وسایل خاصی محدود نیست. نعمتهای الهی، مصائب و حوادث روزگار همه، وسیلة آزمایشاند. خداوند در آسایش و گشایش و یا تنگدستی و سختی ما را مورد آزمایش قرار میدهد. آزمایش در سختیها معمولا با اضطراب و اختلال همراه میشود، ولی آزمایش در آسانی و توانایی نیز دشوار است و برخی از آن سربلند میشوند.
بسمه تعالی
در آزمایشهای زندگی باید به یک اصل مهم و مهارتهای حل درست مساله توجه کنیم.
خداوند راه نجات را از میان گناه و پلیدی قرار نمیدهد.
آزمایشها و فتنهها نزد مردم نسبت به وضع معمولی امری ناپسند و غیرطبیعی و حتی شر محسوب میشود. اما نتیجه و خیر یا شر بودن آن به نوع مواجهه افراد یا جوامع با آن بستگی دارد.[1]
هدف از آزمایش این است که: انسان از این کوران سالمتر، صادقتر، و پاکتر و کاملتر درآمده و در جامعه یکی از اهداف آزمایش این است که: صفوف مشخص بشود، خبیث از طیب جدا شده[2] و شناخته شود. راهها مشخص شده و پیشوایان حق و باطل شناخته شوند. کسانی که در آزمایشها سربلند بیرون بیایند، میتوانند به مراحل بالاتری از حیات و تکامل دست یابند.[3]
فردی از امام علی(ع) خواست تا امام دعا کند که آزمایش نشود، امام با استناد به سوره عنکبوت فرمودند: همه ما آزمایش میشویم، از خدا بخواهیم که سربلند بیرون بیاییم. ایشان در جای دیگر فرمودند: «آزمایشها هنگامی که روی میآورند شبیه حق میباشند و آنگاه که میروند و به پایان میرسند حقیقت خود را مینمایانند و هوشیار میسازند. ناشناخته میآیند و شناخته شده میروند. همچون گردباد میگردند و شهری را ویران میکنند و شهری را وامی گذارند.»[4]
لطفا به چند مثال در زندگی شخصی توجه فرمایید. مثالها فرضی هستند.
*از فردی که در اداره ثبت میخواهد سند بگیرد، رشوه میخواهند.
*سن دختر خانمی بالا رفته و حالا خواستگاری آمده او نگران است که اگر درباره گذشته حقیقت را بگوید خواستگار برود و برنگردد.
* فردی پولهای مردم را گرفته و ساختمانی ساخته ولی به دلیل عدم اطلاعرسانی متصدی دولت، حالا در مراحل پایانی به او میگویند: این زمین زراعی بوده و باید 40 میلیون تومان جریمه بدهد. او با پرداخت این مبلغ نمیتواند جوابگوی شرکا باشد و در همین لحظات سخت، ملعون دور افتادهای از رحمت خدا به او پیشنهاد رشوه 2 میلیون تومانی برای پاک کردن سوابق را میدهد.
*مانده کل بدهکاری فردی ۷ میلیون تومان است. او هر ماه ۸۰۰ هزار تومان قسط میدهد. ادامه شرایط برای او دشوار است و حتی قسط معوقه دارد. او به مدیر خود یا بانک مراجعه میکند. آنها میگویند وام قرضالحسنه نداریم ولی تسهیلات خرید خودرو برایت فراهم میکنیم. آنها ۷ میلیون تومان تسهیلات با بازپرداخت ۱۰ میلیون تومان و قسط ماهیانه ۲۸۰ هزار تومان فراهم میکنند. او حواله خودرو را میفروشد و بدهکاریهای قبلی را تسویه میکند و از کم شدن ظاهری قسط ماهیانه خود خوشحال میشود. اما سودی که او به بانک میدهد چه توجیهی دارد؟ سود پرداختی مشتری، ربا و بدتر از رباست. چون غصب اموال سرمایهگذارانی است که برای دریافت سود حلال به بانک وکالت دادهاند.
*مستاجری برای تامین پول پیش، راهی جز دریافت وام خودرو و مصرف آن در غیر مورد قرارداد (قرض به صاحبخانه) نمیبیند.
*فردی بیکار است و برای شاغل شدن راهی جز پارتی بازی (گرفتن جای آدم شایستهتر) پیش روی خود نمیبیند.
در این مثالها و سایر آزمایشهای زندگی باید به یک اصل مهم و مهارتهای حل درست مساله توجه کنیم.
اصل مهم در آزمایشها این است که قرآن کریم میفرماید:
«هر کس تقوای الهی پیشه کند، خداوند راه نجاتی برای او فراهم میکند.» [5]
باید بدانیم خداوند متعال، هیچ مزیتی را در دروغ، رشوه و پارتی، ربا و سایر گناهان قرار نمیدهد.
احساس اضطرارهای معمول مردم و شرایط دشوار زندگی مجوز گناه و تضیع حق نیست. حقالناس به شدت حرام است و راه نجات کسی نخواهد بود. ظلم و گناه نمیتواند وسیلهای برای رسیدن به هدف باشد. هیچ هدفی ارتکاب وسیله گناهآلود را توجیه نمیکند. در تامین هزینه ازدواج، درمان، پیشپرداخت مسکن و دیگر نیازهای ضروری، باید بدانیم هدف ضروری، توجیهکننده وسیله نامناسب نیست و با رفتار غلط، مطلوبیت خود و خانواده را فدای جهل و نادانی نمودهایم. برخی از ما به جای صبر و تعقل و تلاش و توکل، تا میتوانیم ناامید میشویم، ناسپاسی میکنیم و گاه حرفهایی میزنیم و کارهایی میکنیم که بوی ایمان نمیدهد، بدتر آن که برای حل مشکل، مشکل جدیدی برای خود به وجود میآوریم و به جای استمداد از قادر مطلق، میخواهیم از راههای نامشروع، گره از کار خود بازکنیم!
در مقابل این ایده، ممکن است بگویید: آنچه عیان است چه حاجت به بیان است! افرادی را دیدهایم که با دروغ، ربا و پارتیبازی (ضایعکردن حق دیگران) و سایر گناهان در زندگی موفق شدهاند!
در پاسخ، چهار نشانه ذکر میشود و تجربه واقعی جامعه نیز این مسائل را به ما میآموزد:
نشانهاول: هرگز فکر نکنید همه آنچه مردم در چشم خود عیان میشمارند، حقیقت هم دارد. بسیاری از چیزهایی که به چشم ما صحیح به نظر میرسند، واقعیت ندارند؛ متاسفانه عقل ما به چشممان است و غیر آن را سخت باور میکنیم. مثلا فکر میکنیم صفحه آسمان خالی است ولی در این صفحه بزرگ حتی به اندازه پوست آهو (حدود یک متر) هم خالی نیست و فرشتگان در حال انجام فرامین خداوند هستند؛ اما عقلما به چشممان است و سخت میپذیریم. گاهی زرق و برق یک مجلس ظاهرا باشکوه خیلی به چشمما میآید، اما در واقع و نزد حضرت حق اگر کار خیری نباشد؛ هیچ ارزشی ندارد. در صدر اسلام مجالس بزرگ و انفاقهای عظیمی انجام میشد و علیرغم این که دهان پر کن بود، نزد خدا ارزشی نداشت و هرگز آیهای در گرامی داشت شان نازل نمیشد، ولی امام علی(ع) تکه نانی را با یتیمی و مسکینی و اسیری تقسیم میکنند و در عظمت آن آیهای نازل میشود و مدال افتخار شیعه میگردد.[6] با توجه به مثالهای ذکر شده و دهها مثال دیگر؛ همه آنچه میپنداریم واقعیت ندارند. چون علم ما از عالم طبیعت و ماورای طبیعت محدود است و این خیال نادرست است که فکر کنیم ربا، رشوه و پارتی وسیله موفقیت میشوند!
نشانهدوم: آیا ممکن است گناه چارهساز زندگی باشد! امام حسین(ع) فرمودهاند: «هرکس بخواهد از راه گناه به هدفی برسد، دیرتر به خواستهاش میرسد و زودتر به آنچه میترسد گرفتار میشود.»[7] پس خداوند متعال هیچ مزیتی را در دروغ، رشوه، پارتی، ربا و سایر گناهان قرار نمیدهد.
نشانهسوم: دین الهی غل و زنجیر نیست، قرآن و اهل بیت(ع) آمدند تا زنجیرها را باز کنند و رفاه و احساس مطلوبیت انسانها را کامل کنند، این مسئله در آیه 157 سوره اعراف مطرح میشود و میدانیم قرآن، کلام خداست. به نظر شما در هندسهای که قرآن برای ما ترسیم میفرماید؛ شخصی که دروغ میگوید، مرتکب رشوه، پارتی بازی (ضایع کردن حق دیگران) و سایر گناهان میشود چه جایگاهی دارد؟ آیا حتی در امور مادی و دنیوی به موفقیت میرسد؟
نشانهچهارم: خداوند نه تنها راه نجات را در گناه قرار نمیدهد، بلکه روزی کسانی که به احکام خدا پایبندند پربار مینماید: «و اگر آنان، تورات و انجیل و آنچه را از سوی پروردگارشان بر آنها نازل شده {= قرآن} برپا دارند، از آسمان و زمین روزی خواهند خورد...»[8] «و اگر اهل شهرها و آبادی ها، ایمان میآوردند و تقوا پیشه میکردند، برکات آسمان و زمین را بر آنها میگشودیم؛ ولی (آنها حق را) تکذیب کردند؛ ما هم آنان را به کیفر اعمالشان مجازات کردیم.»[9]
«خداوند به زودی بعد از سختیها آسانی قرار میدهد.»[10] «هر کس تقوای الهی پیشه کند، خداوند گناهانش را میبخشد.»[11] «هر کس تقوای الهی پیشه کند، خداوند کار را بر او آسان میسازد.»[12] «هر کس تقوای الهی پیشه کند و شکیبایی و استقامت نماید (سرانجام پیروز میشود،) چرا که خداوند پاداش نیکوکاران را ضایع نمیکند.»[13]
امام علی(ع): «بدانید که آنچه بدان مکلف شده اید، اندک است و ثوابش بسیار، اگر برای ستم و تجاوز که خدا از آن نهی فرمود،کیفری ترسناک هم نبود، باز پاداش خودداری، آن قدر بزرگ است که ترک آنها را بهانهای لازم نبود.» [14]
با توجه به دلایل ذکر شده، راه گناهآلود، راهکار حل مسایل ما در تنگناها نیست. هدف وسیله را توجیه نمیکند و ضرورتها و اضطرارهای متعارف مردم، ضرورت ارتکاب گناه به شمار نمیآید.
تا کنون درباره اصل مهم صحبت کردیم ولی منظور ما این نیست که مومن در سختیها رو به قبله دراز بکشد، یا جریمه 40 میلیونی را بپردازد و یا دختر خانم عجولانه حقیقت را بگوید و خواستگار خود را از دست بدهد. درباره راه حل شرعی تکتک مثالها فکر کنید و برای اینکه به روزگار سختی نرسیم، تدبیر داشته باشیم. بیتدبیری در گذشته بسیاری از مردم زمینهساز گرفتاریهای بعدی است. حل مساله با خواست قلبی از خدا و مدیریت هیجانها آسان میشود. در کارهای خیر با هم تعاون داشته باشیم. از ظرفیت عظیم همکاری غافل نباشیم و هنگامی که در سختی زندگی احساس بیپناهی و ناچاری میکنیم، تقوا و شم اقتصادی داشته باشیم. به خدا توکل کنیم. سعه صدر داشته باشیم و مشورت کنیم. هرگز با مطرح کردن کلمه «مجبورم!» با ارتکاب گناه چشمهای خود را نبندیم. مهارت خود را در لحظات سرنوشت ساز بیشتر کنیم.
ما باید مهارت کافی برای تصمیمگیری صحیح را پیدا کنیم. به یاد داشته باشیم، دین تنها برای پاسخ دادن به فرشتگان نکیر و منکر نیست، برای زندگی بهتر و خوبی و خوشی بیشتر است. معصیت نه تنها گرهگشایی ندارد بلکه مشکلات را بیشتر میکند و به جز آسیبهای علمی؛ در تقدیر دنیای ما تنگنا میآورد و مسیر ما را خیلی دور میکند![15] ... امیدوارم که شادتر زندگی کنیم.
منابع:
[1] - حسنمصطفوی: التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج9، صص22-27
[2] - بر اساس آیه178 سوره آل عمران
[3] - سوره انفال، آیه28/ سوره توبه، آیه49/ سوره توبه، آیه16/ سوره عنکبوت، آیه2و3/ الکافی، ج4، ص198، امام علی(ع): «وَ لَکِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَخْتَبِرُ عَبِیدَهُ بِأَنْوَاعِ الشَّدَائِدِ وَ یَتَعَبَّدُهُمْ بِأَلْوَانِ الْمَجَاهِدِ وَ یَبْتَلِیهِمْ بِضُرُوبِ الْمَکَارِهِ إِخْرَاجاً لِلتَّکَبُّرِ مِنْ قُلُوبِهِمْ وَ إِسْکَاناً لِلتَّذَلُّلِ فِی أَنْفُسِهِمْ وَ لِیَجْعَلَ ذَلِکَ أَبْوَاباً فُتُحاً إِلَى فَضْلِهِ وَ أَسْبَاباً ذُلُلًا لِعَفْوِهِ وَ فِتْنَتِهِ کَمَا قَالَ الم. أَ حَسِبَ النَّاسُ أَنْ یُتْرَکُوا أَنْ یَقُولُوا آمَنَّا وَ هُمْ لا یُفْتَنُونَ وَ لَقَدْ فَتَنَّا الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَلَیَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِینَ صَدَقُوا وَ لَیَعْلَمَنَّ الْکاذِبِینَ»
[4] - نهجالبلاغة، ص137، خطبه93، «إِنَّ الْفِتَنَ إِذَا أَقْبَلَتْ شَبَّهَتْ وَ إِذَا أَدْبَرَتْ نَبَّهَتْ یُنْکَرْنَ مُقْبِلَاتٍ وَ یُعْرَفْنَ مُدْبِرَاتٍ یَحُمْنَ حَوْمَ الرِّیَاحِ یُصِبْنَ بَلَداً وَ یُخْطِئْنَ بَلَدا»
[5] - سوره طلاق، آیه2
[6] - سوره انسان، آیه8
[7] - الکافی، ج2، ص373؛ «مَنْ حَاوَلَ أَمْراً بِمَعْصِیَةِ اللَّهِ کَانَ أَفْوَتَ لِمَا یَرْجُو وَ أَسْرَعَ لِمَجِیءِ مَا یَحْذَرُ»
[8] - سوره مائده، آیه66
[9] - سوره اعراف، آیه96
[10] _سوره طلاق، آیه7
[11] - سوره طلاق، آیه5
[12] -سوره طلاق، آیه4
[13] - سوره یوسف، آیه90
[14] - الکافی، ج5، ص81، باب الإجمال فی الطلب، عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ(ع) قَالَ: «إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ خَلَقَ الْخَلْقَ وَ خَلَقَ مَعَهُمْ أَرْزَاقَهُمْ حَلَالًا طَیِّباً فَمَنْ تَنَاوَلَ شَیْئاً مِنْهَا حَرَاماً قُصَّ بِهِ مِنْ ذَلِکَ الْحَلَالِ»
[15] - گرفتاری که کمتر آن را میبینیم، ر.ک به: سوره آلعمران، آیه178
پایان مطالب